چه کسی فرمان به تشجیع ِ آن دهانِ بازِ سپیدِ سوزان
داد؟
- فریاد...
پریدن از قوس نادخ روز و ملال
همچون جست یوزی از چنگالِ قحط و انقراض
-قلمدوشِ نازیدنیِ زمین
مانند روح جاودانگی بر تنانگی زوال-
-بنگ!
و فرو افتادن از شانه به شکاف سرخ غروبگاه
هنگامی که پنجهٔ نور و نازکش را
از پشت ابرکی دراز کرد
تا فرق هر نگاه
#
چه کسی فرمان شلیک میدهد؟
غروبها
خون کدام خورشید میچکد بر تارک آنگاه؟
*از تیر ۱۳۷۸ تا پاییز ۱۴۰۱، بیست و سه سال جوانکشی، شاعرکشی و انسانکشی.
برای همهٔ آنانکه فریاد کردند و در خون غلتیدند.
-از دفتر چهارم شعرها: غم غمگساران چشمانش را من غمگسار بگسارم.
*تشجیع: دلیر کردن، جرئت دادن.
از شعرهایم!...
ما را در سایت از شعرهایم! دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : falakhanedoran بازدید : 43 تاريخ : دوشنبه 16 مرداد 1402 ساعت: 14:05